شهید رضا حبیب اللهی

شهید رضا حبیب اللهی

نام پدر: علی

تاریخ تولد: 1/1/1337

محل تولد: اصفهان

تاریخ شهادت: 8/11/1361

محل شهادت: منطقه العماره عراق عملیات والفجر مقدماتی

مزار شهید: جاوید الاثر

رضا در اولین روز بهار سال 1337 در خانواده ای متدین و با ایمان در اصفهان بدنیا آمد. او در کودکی متاثر از فرهنگ مذهبی خانواده، علاقه مندی و دلبستگی خاصی به آموزه های مذهبی و اعتقادی پیدا کرد و همین تعلق قلبی و درونی او به مقوله های دینی، و داشتن روحیه فداکاری و شجاعت و علاوه بر آن هوش و ذکاوت و انسجام فکری که داشت زمینه ساز شکل گیری شخصیتی کم نظیر شد و آینده ای افتخار آمیز را برای او رقم زد و رضا سرداری دلیر و برومند برای کشور و چهره ای ماندگار در عرصه دفاع مقدس شد.

رضا تحصیلات کلاسیک را در سال 1356 به اتمام رسانید و پس از اخذ دیپلم به خدمت وظیفه سربازی رفت و در اوایل سال 1357 آن را رها کرد و به انقلابیون پیوست و از جوانان پرشور و فعال در نهضت مردمی علیه نظام حاکم بود.

وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد کمیته دفاع شهری اصفهان شد و بعد از تثبیت اوضاع سیاسی، انصراف داد و در مدرسه علمیه امام صادق  jاصفهان به فراگرفتن علوم دینی پرداخت.

او پس از مدتها تحصیل در مدرسه حدود یک سال در جهاد سازندگی و روابط عمومی سپاه استان سیستان و بلوچستان فعالیت نمود و در سال 1359 به آموزش دروس نظامی و عقیدتی نیروهای بسیج در اصفهان پرداخت و با آغاز جنگ همراه با نیروهای گردان مسلم به منطقه دارخوین رفت. او قبل از عملیات فرمانده کل قوا در تاریخ 12/3/1360 در حین آموزشِ نیروها، بر اثر انفجار نارنجک دست راستش از ناحیه مچ به شدت مجروح شد. رضا پس از معالجه به مکه معظمه رفت و سپس در عملیات طریق القدس با سمت فرماندهی محور شرکت نمود. وی در عملیات­های متعددی شرکت کرد و چندین مرتبه نیز مجروح شد. او در طول سال­های دفاع مقدس مسئولیت­های زیادی همچون معاونت عملیات سپاه اصفهان و معاونت عملیات سپاه سوم صاحب الزمان f را به عهده داشت.

او با حضور خالصانه و دلاورانه در خط مقدم، همواره به عنوان فردی کارآمد و آشنا به تکنیکهای رزمی تلقی می شد. اقدامات و فعالیت های وی در عملیات­های طریق القدس، فرماندهی کل قوا و رمضان مورد توجه فرماندهان جنگ قرار گرفت و به ویژه پس از عملیات رمضان که تهاجم به مواضع دشمن در منطقه عمومی دهلران – موسیان و دشت عباس در دستور کار فرماندهی جنگ قرار گرفت و قرارگاه فتح به عنوان قرارگاه اصلی عمل کننده در امور جنگی کار خود را شروع کرد حاج رضا از عناصر اصلی این عملیات­ها شناخته می­شد.

آنچه این روحانی مجاهد را در ردیف سرداران بزرگ قرار داد، شجاعت کم نظیر و به ویژه روش مدیریتی بسیار خوب او بود. او همواره در شیوۀ کادر سازی و توسعه تشکیلات نظامی، نیروهای فعال را شناسایی و در انتخاب آنان استعداد یابی می­کرد.

حاج رضا حبیب اللهی یکی از مورد اعتمادترین افراد برای فرماندهی سپاه بود و همین اعتماد بود که موجب می­شد که به ایشان مأموریت ویژه ای جهت شناسایی نقاط حساس خطوط عملیات از جنوب تا غرب داده شود تا با شناسایی نقاط مهم، هر مکانی را که او جهت انجام عملیات مناسب می­دید به فرماندهی کل قوا پیشنهاد می­شد و در همان منطقه عملیات شروع می­گردید.

هنگامی که در عملیات والفجر مقدماتی، عملیات گره خورده بود کسی معتمدتر از حاج رضا نبود تا بتواند برای فرماندهی خبر و گزارش تهیه نماید و او که به عنوان معاونت عملیات سپاه سوم قرارگاه  فتح برای انجام این مأموریت ویژه عازم خط مقدم شده بود هنگام بررسی عملیات و مشکلات آن مورد اصابت ترکش قرار گرفت و شهد شهادت نوشید و پیکر آن رادمرد شهید هنوز در منطقه والفجر مقدماتی به یادگار مانده است.

یکی از همرزمان شهید حبیب اللهی می گفت:«بارها اتفاق افتاده بود که در بعضی ازکارها مثلاً در شستن لباس­ها می­خواستیم به حاج رضا کمک کنیم، چون دست راست او بر اثر ترکش از کار افتاده بود؛ ولی هربار که مطرح می­کردیم می گفت: خودم انجام می­دهم و با سختی لباس­هایش را می شست او سعی می­کرد نوشتن با دست چپ را تمرین کند و از واگذاری کارهای شخصی خودش در جبهه به دیگران ابا داشت».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا